چون طرح کسب و کار هم، پیش از راه اندازی کسب و کار تنظیم میشود و ظاهراً هدف آن هم، کمک به پیاده سازی و اجرایی شدن یک ایدهی کارآفرینانه است.
در اینجا به دو مورد از کلیدیترین تفاوت های طرح توجیهی و طرح کسب و کار اشاره میکنیم.
طرح توجیهی و امکان سنجی، فقط مختص کسب و کارها نیست
طرح تجاری یا Business Plan همانطور که از نامش مشخص است، برای یک Business تعریف و تدوین میگردد.
اما مطالعات امکان سنجی (Feasibility Study) و تنظیم طرح توجیهی، میتواند برای هر نوع فعالیتی تنظیم گردد.
به عنوان مثال، وقتی مدیر فنی یک شرکت به مدیریت پیشنهاد میدهد که یک خودرو برای این واحد خریداری کنند، ممکن است مدیر ارشد از او یک طرح توجیهی بخواهد و بگوید به من نشان بده که این تصمیم، Feasible میباشد.
در اینجا ما از یک کسب و کار حرف نمیزنیم، بلکه کافی است هزینههای موجود برای رفت و آمد تیم فنی به پروژهها را بررسی کرده و نشان دهیم که خرید خودرو، میتوانید این هزینهها را کاهش دهد (پس چنین تصمیمی از نظر اقتصادی، Feasible است).
افزودن یک آپشن جدید به محصول موجود و بستن یک خط تولید موجود (یا خارج کردن یک محصول از بازار) نمونههای دیگری از فعالیتهایی هستند که میشود برای آنها FS تنظیم کرد، اما Business Plan برای آنها معنای چندانی نخواهد داشت.
طرح توجیهی و امکان سنجی، ابتداییتر و سادهتر است
تنظیم طرح کسب و کار، کاری پیچیده و زمانبر است و در آن باید به جزئیات فراوانی پرداخته شده و سناریوهای مختلف، بررسی و تحلیل شود. طرح توجیهی، مطالعه و بررسی سادهتر و مختصرتری است که صرفاً میخواهد اجرایی بودن یا نبودن یک کسب و کار را مشخص نماید.
در واقع شما در طرح توجیهی، بیشتر بر روی این سوال متمرکز هستید که: «آیا اصلاً اقدام به انجام این کار، برای من مناسب است؟»
اگر پاسخ بررسیهای شما منفی باشد، در همین جا متوقف میشوید و به سراغ ایده یا ایدههای دیگر میروید.
اما اگر پاسخ مطالعات و امکان سنجی های شما مثبت باشد، وقت و انرژی و منابع خود را به تدوین یک طرح تجاری کامل و حرفهای تخصیص دهید.
طرح تجاری قرار نیست صرفاً به شما پاسخ مثبت و منفی داده یا یا برآوردی از سودتان ارائه کند؛ بلکه یک نقشه راه کامل است که همهی زوایای مختلف را میسنجد و جزئیات استراتژیک و عملیاتی را در کنار یکدیگر قرار داده میشود.